جدیدیاقدیم:))
سه شنبه, ۳۱ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۳۹ ق.ظ
میگهه خوبی؟میگم اره بخدا....میگم تو خوبی؟؟میگه تورو دارم خوبم:))))
میگه مرمر دستپختت عالیه ها ...تواین سن اینطوری اشپزی میکنی..هم سن مامان بزرگا بشی چی میشی اونوقت؟میگم نوه هام عاشقم میشن میان خونموون من براشون غذادرس کنم..میگم دوسدارم نوه ها بهم بگن بی بی..اما وقتی پیربشم همچنان شیک باقی میمونماا موها رنگ کرده..ناخونا مرتب . میگه اون دیگه بی بی نیسbaby:))))))))
.......................................
دیروز بامامان مستر رفتم دکتر..واسش وقت گرفته بودم..خداشکر چیزخاصی نبود...
بعد تانوبتمون بشه اومدم بیرون رفتم پول برا مامانم کارت به کارت کنم چشم خورد به کفش فروشی..رفتم داخل دوتا کفش انتخاب کردم هیچ کدوم اندازه نبود:|
یعنی گناه کردم سایز پام چهل؟؟خا قدم 170...
بعد اومدم تومطب دیدم یه مادر بابچش نشسته ...یعنیواین بچهه خودشو کشت..درد داشت پاش درد میکرد..هر پنج دقیقه یبار یه اه از عمق وجودش میکشید ..دریغ از یه دس محبت روسربچه..یا یه عزیزمی کوفتی...چیزی....فقط به افق خیره شده بود . به بچه میگف زشته..عیبه...درس بشین:|
منشی دید بچم به خودش میپیچه گف از این دوسه تا خانوم اجازه بگیر بدون نوبت بروتو....هیچکس نوبتشو به بچه نداد:|
.......................
بلیط 50درصدتخفیف شهربازییی +بلیط رایگان استخر نصیبم شد ..چی ازاین بهتر:)
....................................
هرچیزی که میخوام تو دفترچه یادداشتم مینویسم ..بعد از خریدنش تیک میزنمش..تا حالا خیلیاش خریدم
- ۹۴/۰۶/۳۱
چقد بی احساس! مادری بلد نیست.. نمیدونم شایدم منم بلد نباشم در اینده :)) ولی میدونم خیلی بچه دوس دارم اما..